روایتی از زاگرسِ زخمخورده ولی زنده
- شناسه خبر: 1666
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۱
آمارهای رسمی میگویند که در 5 سال گذشته، چندین هکتار از جنگلها و مراتع کردستان، در آتش سوختهاند اما آمار، فقط عدد است، آنچه مهمتر است، خاطره درختانیست که دیگر سایه ندارند، پرندههاییست که دیگر بازنگشتهاند و مردمانیست که هنوز وقتی نسیمی از سمت کوه میوزد، چشمشان نگران میشود.

به گزارش خبرنگار آفتاب دل، در دل کوهستانهایی که هنوز نفس بلوطها را در خود دارند، در میان دشتهایی که باد، خاطرهی باران را زمزمه میکند، کردستان ایستاده است؛ صبور، استوار و زخمی.
زخمی از آتشی که میسوزاند ولی نابود نمیکند، زخمی از بیتوجهیهایی که فراموشی میآورند، اما نه خاموشی.
اینجا کردستان است؛ جایی که هر درخت، هر شاخه، هر پرنده و هر چشمه، داستانی برای گفتن دارد.
اما در سالهای اخیر، داستانها دیگر همیشه بوی باران و زندگی نمیدهند، گاهی بوی خاک سوخته میآید، بوی چوبی که نه با تبر، که با شعله افتاده و بوی سکوتی که پشت هر آتشسوزی سنگینی میکند.
آمارهای رسمی میگویند که در 5 سال گذشته، چندین هکتار از جنگلها و مراتع کردستان، در آتش سوختهاند اما آمار، فقط عدد است، آنچه مهمتر است، خاطره درختانیست که دیگر سایه ندارند، پرندههاییست که دیگر بازنگشتهاند و مردمانیست که هنوز وقتی نسیمی از سمت کوه میوزد، چشمشان نگران میشود.
و با این حال، این همه ماجرا نیست…
در میان همین دلهرهها، جرقههایی هست، جرقههایی نه از آتش، که از امید. جوانانی که با دستهای خالی به دل شعلهها میزنند و روستاییانی که شبهنگام برای دیدهبانی از جنگل بیدار میمانند و کودکانی که در مدرسه یاد میگیرند «بلوط»، فقط یک درخت نیست یک هویت است و یک میراث.
پیرمردی در روستای «نجنه» تعریف میکند که هر بهار، اول بلوطهای پشت خانهاش را تیمار میکند، بعد سراغ کارهای دیگر میرود. میگوید: وقتی بچه بودم، پدرم میگفت هر درخت، مثل یک انسان است و اگر زخمی شد، باید ازش مراقبت کنی. اگر خشک شد، باید بفهمی چرا و اگر آتش گرفت، نباید فقط نگاه کنی.
و نگاه نکردن، همان کاریست که امروز بسیاری از انسان2های دلسوخته انجام میدهند، در مریوان، گروههای منابع طبیعی کردستان تابستانها به جنگل میروند تا هم نگهبان طبیعت باشند و هم اگر نیاز شد، امدادگر در برابر آتش.
محمد کریمی از کارکنان منابع طبیعی است که لبخندش، مثل هوای تازهایست که به دل خاکستر میزند و میگوید: ما برای نجات جنگل، نیاز به معجزه نداریم، فقط باید بفهمیم که درختها هم حق زندگی دارن، درست مثل ما و وقتی درخت میسوزد، یعنی یک تکه از نفس زمین از بین رفته است.
وقوع ۲۴۶ فقره آتش سوزی در کردستان
ـ مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کردستان با بیان اینکه در سال 1403، ۲ هزار و ۱۹۸ هکتار از منابع طبیعی استان شامل جنگل و مراتع، تخریب شده اند، گفت: یک هزار و ۳۲۱ پرونده از این تعداد منجر به خلع ید و بازگشت یک هزار و ۷۵ هکتار از منابع طبیعی به انقال شد.
بهزاد شریفی پور گفت: پوشش گیاهی جایگاه ویژه ای در امنیت زیستی و غذایی بسیار تاثیر گذار است و در منطقه ای مانند کردستان که از آب، خاک و هوای مناسبی برخوردار است، باید به این حوزه توجه بیشتری شود.
وی با بیان اینکه حدود ۸۵ درصد پهنه کشور را منابع طبیعی تشکیل داده است، افزود: مهمترین رسالت ما حفاظت از این منابع است که با توجه اینکه زمین به یکی از ارزشمندترین کالاها تبدیل شده، هر روز شاهد
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کردستان اظهار کرد: از مجموع مساحت کل استان، ۳۴۰ هزار هکتار جنگل و یک میلیون و ۶۰ هزار هکتار مراتع است که ۶۲ درصد پهنه کل کردستان را شامل می شود.
شریفی پور ادامه داد: کردستان به عنوان یک استان زاگرسی، ۵۹ درصد کل گونه های گیاهی را در دل خود قرار داده و سرشاخه ۷ رود مهم منطقه است که باعث شده از لحاظ گردشگری یکی از استان های برتر کشور بشیم.
وی یادآور شد: متاسفانه تخریب جنگل ها و مراتع، آتش سوزی های پی در پی، ذغالگیری توسط سودجویان و … باعث شده هر ساله بخشی از جنگل ها و مراتع استان نابود شود و در کنار این مسئله اثراث تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی ها نیز این روند را تسریع می بخشد.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کردستان بیان کرد: در ۱۱ ماه گذشته در سال جاری ۲ هزار و ۲۳۰ فقره پرونده حقوقی در راستای قاچاق چوب به تعداد ۷۰ مورد، تخریب جنگل و مراتع به تعداد ۲ هزار و ۳ پرونده، قطع درختان، بوته کنی، چرای غیرمجاز و … تشکیل شده است.
شریفی پور با بیان اینکه در این مدت ۲ هزار و ۱۹۸ هکتار از منابع طبیعی استان شامل جنگل و مراتع، تخریب شده اند، گفت: یک هزار و ۳۲۱ پرونده از این تعداد منجر به خلع ید و بازگشت یک هزار و ۷۵ هکتار از منابع طبیعی به انقال شد.
وی به آمار آتش سوزی های سال جاری اشاره کرد و افزود: امسال ۲۴۶ فقره حریق رخ داد که ۳ هزار و ۱۶۵ هکتار از جنگل ها و مراتع استان در آتش سوختند، هر چند که از نظر تعداد آتش سوزی ها و سطح حریق نسبت به سال گذشته کاهش داشتیم.
ولی همه مشکل آتش نیست؛ قاچاق چوب، چراگاههای بیضابطه، و نبود آموزش زیستمحیطی هم مثل شعلههایی خاموش، زمین را تهی میکنند و خیلیها هنوز نمیدانند که یک تکه زغال یا تهسیگار نیمسوز، میتواند سرنوشت یک دره را عوض کند.
اینجاست که رسانه باید وارد شود. رسانهای که فقط ناظر نباشد، بلکه بازیگر باشد، رسانهای که مردم را نه با ترس، بلکه با دانایی همراه کند، رسانهای که مطالبه کند و از مسئولان بخواهد تجهیزات اطفای حریق مدرن تهیه کنند، از نهادهای آموزشی بخواهد فرهنگ منابع طبیعی را درسی اجباری بدانند، و از مردم بخواهد «بلوط» را دوباره دوست بدارند.
در سال گذشته، برخی از خبرنگاران محلی با تلاش بسیار، توانستند صدای مردم جنگلنشین را به گوش مسئولان برسانند و نتیجه چه بود؟ اختصاص بودجهای برای آموزش داوطلبان محلی، نصب تابلوهای هشدار در مناطق پرخطر، و همکاری بیشتر نیروهای نظامی در مهار آتش.
این یعنی اگر رسانه بخواهد، تغییر ممکن است
اگر خبرنگار، به جای فقط خبر، حقیقت را روایت کند و اگر روزنامه، به جای فقط صفحه، سکوی فریاد باشد و اگر گزارش، نه فقط گزارش که تلنگری برای تفکر و تغییر باشد.
کردستان، بیش از آنکه قربانی باشد، مقاوم است، مقاوم مثل بلوطی که با ریشه در سنگ، قامت راست میکند و مقاوم مثل مردمانش که هزار سال با طبیعت زیستهاند، نه مقابل آن و مقاوم مثل نسلی از جوانانی که امروز برای فردای سبزتر، قدم برمیدارند.
آری، آتش هست، ولی ما خاموشش میکنیم. خشکسالی هست، ولی ما باران را میخوانیم. بیتوجهی هست، ولی ما فریاد میزنیم و آینده را نمیشود ساخت، مگر با امید و این امید، در دل کوههای زاگرس هنوز زنده است.
شاید روزی برسد که دیگر آتشسوزیای در کار نباشد که بلوطها، دوباره سایهسار خاطرات کودکی شوند، که پرندهها، بیهراس آواز بخوانند و ما، با لبخند به فرزندانمان بگوییم: «روزی بود که جنگلها میسوختند، ولی ما ایستادیم و ما نجاتشان دادیم.
گزارش از مهوش رحیمی
انتهای خبر/
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد